سال دوم متوسطه بودیم که یک روز آقای ح.ز معلم آمادگی دفاعی مان از ما پرسید: بچه ها, تو کنکور چه رشته ای رو انتخاب می کنین؟
همکلاسی ها از آن جلو –یکی یکی – جواب می دادند:
نفر اول: پزشکی!
نفر دوم:داروسازی
نفر سوم:پزشکی
نفر چهارم دندانپزشکی
…
آن وسط یک نفر گفت: هوشبری . و ما در همان حالت دوستانه مان به او خندیدیم و گفتیم: دیوونه ای دیگه!برو پزشکی حالشو ببر!
آن روزها نمی دانستیم کنکور اصلا چیست. من که به شخصه هرگز فکر نمی کردم هیچوقت گذارم به اینچنین چیز پرهیبتی بیفتد…
من دو سال امتحان کنکور دادم.در هر دو سال هم ابتدا ایده آلم پزشکی بود و در نهایت به چیزی در حد علوم آزمایشگاهی تنزل پیدا کرد.از این پایین تر هرگز نرفتم.اینها هم برای خودشان ایده آل های خوبی بودند.
و حالا سه سال از آن ماجرا می گذرد.حدودا البته! رادیولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان, دشت من بوده است از کنکور!
خوبی اش این است که دوستان همه همین دور و بر قبول شده اند.همه توی گیلان!با یکی از بچه ها اصلا همدانشگاهی هستم تقریبا.البته او پرستاری می خواند(پسره ها!) و من رادیولوژی و این هر دو دانشکده شان در لنگرود است.در جایی میان قلیان سراها!خوبی دیگرش این است که رشته ای کاملا تحقیقاتی است و می گویند اگر آدم ادامه بدهد پول در آور هم هست.گمان هم می کنم که مراد دلم همین بوده است…این رشته را می روم به نیت دکترا!
بدی اش اما این است که ورودی بهمن ماه هستم.این البته به قول پرستار آینده مان(اون رفیقم) که خیلی باخدا تر از ما هست,یک حکمتی دارد.دور از ذهن هم نیست.این چند ماه را می توانم فارغ از هرگونه استرس,استراحت کنم.در ضمن می خواهم زبانم را هرچه بیشتر تقویت کنم.یک کلاس مکالمه ی آزاد ثبت نام کرده ام.معلمش فوق العاده است.بعد از کنکور در به در دنبالش بودم تا بالاخره پیدایش کردم.کلاس هایش بی نظیر است.اصلا هر جلسه که می گذرد احساس می کنم از زبان, بیشتر می دانم. خلاصه آنجا ثبت نام کرده ام و با ما برای آیلتس هم کار می کند.می خواهم از نظر زبان انگلیسی خودم را بچسبانم به سقف دانستگی!اینطوری خیلی خوب می شود.در این چند ماه باشگاه هم می روم.به طور پیوسته و ….. پیوسته!فرصت بسیار خوبی هم برای فلسفه است.فلسفه غذای روح من است. چیزی ست که مرا زنده نگه می دارد.مطالعه ی فلسفی جایگاه ویژه ای را در این چند ماه خواهد داشت.خلاصه کلی برنامه دارم برای این چند ماه.همه را یک جا نوشته ام اما آوردن و خواندنشان در اینجا در حوصله ی من و حضرتعالی یا سرکارخانم نیست.
عجیب است که به هدفم رسیده ام.یک رشته ی خوب, یک دانشگاه خوب.اما این گام کوچکی بود, برای گام هایی بزرگتر… .من به این آسانی ها راضی نمی شوم.
به قول نیچه : آن کس که به هدفش دست یابد, از آن هم بالاتر خواهد رفت.
951060651841بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.site01.sub.ir
انشاالله
:)
ورودی بهمن خیلی بهتره. منم بهمن بودم . 5 ماه کاملا استراحت میکنی و از نظر روحی و جسمی قشنگ آماده می شی..
زبان عالیه . باشگاهم که همیشه طرفدارشم .
پس فرداهای خوبی در راهه ایشالا .
منم فک می کنم بهمن بهتره.فرداهای بزرگی در انتظارمه
آهفرین موفق باشی مرد
سلام فرهاد خان.
اومدم محض تبریک
واقعا خوشحال شدم که یه رشته خوب نزدیک خونواده قبول شدی. ایشالا به سلامتی باشه و همینطور مدارج بالاترو طی کنی.
داداشی منم مهندسی مکانیک قبول شد. یه شهر خوبشکر خدا
دست درد نکنه.
منم تبریک میگم به داداشی ت!خیلی خوب قبول شد که
میدونی منم ورودی بهمن ماه بودم و از این بابت خیلی ناراحت بودم
حکمتو واقعا قبول دارم
ایشالا میشی دکتری فیزیک پزشکی
خب من اولش که رفتم دفترچه رو دیدم و یه دفه فهمیدم اعه!ترم بهمنی ام یه حالت خوبی نشدم...
ولی الان کاملا شرایط فرق کرده.اینو یه امتیاز مثبت می دونم واسه خودم.واقعا هم همینطوره
خداروشکر قبول شدی..تبریک دوست من...
چ جالب منم کلاسام از بهمن شروع میشه،ولی مهندسی معماری قبول شدم،دانشگاه گیلانی ک تو جاده سراوانه
چندروز پیشاهم بادوستان رفته بودم دانشکدتون خیلی خوب بود
بد نیس دانشکده مون...
بدی بزرگش اینه که تا یه گواهی ای چیزی میخوای باید پاشی بری رشت!
چه دورانی بود...انگار همه چیز واسم زنده شد...دوسش نداشتم...هیچوقت
خیلی دوران بدی بود! خیلی... کابوس رو میمونست!