کسی می داند کد تقلب زندگی را از کجا باید پیدا کرد..؟

مدتی است خودم را گم کرده ام.نمیدانم دارم چه می کنم یا اصلا چه می خواهم.قبلا خیلی مصمم تر بودم.میخواستم برای ارشد بخوانم حتی رشته ارشدم را هم انتخاب کرده بودم!میخواستم یک روز نوبل بگیرم.این هدفی بود برای تمام عمر!هیچوقت تمام نمی شد.چون اصولا امکانش نزدیک به صفر است که روزی موفق به انجامش بشوم.پس می توانستم تا آخر عمر برایش تلاش کنم.و آدم مگر چه می خواهد جز هدفی که تا آخر عمر هم تمام نشود؟؟ به قول بعضی ها با این آرزوهای بزرگی که دارم,اصلا توی باغ نیستم و در رویاهای خودم زندگی می کنم.ولی آخر آنهایی که در واقعیت زندگی می کنند چه گلی به سر خودشان می زنند؟چه بخاری از آنها برای دیگران بلند می شود...؟

ولی حالا نمیدانم چه مرگم است.با خودم می گویم آدم های موفق که شبیه من نیستند!آنها هر روز چیزی بر انباشته ی خود اضافه می کنند ولی من چه؟؟به خودم می گویم تو هیچوقت نمی توانی جایزه نوبل برنده شوی!کدام آدم برنده ی نوبلی 22 سالگی اش شبیه الان تو بود؟یک نگاه به خودت بینداز ببین چه چیزهایی برایت مهم شده!اصلا با آدم ایده آلی که برای خودت متصور هستی, فرسنگ ها فاصله داری...

راستش را بخواهید,من دوست دارم در کاری که تخصصش را دارم بهترین باشم.این فقط مربوط به رشته تحصیلی نیست.کلن دوست دارم وقتی مثلا می گویم پینگ پونگم خوب است, شما این چینی هایی که همیشه اول تا سومی المپیک را قبضه کرده اند را هم بیاورید جلویشان حرفی برای گفتن داشته باشم.وقتی می گویم انگلیسی ام خوب است طوری باشم که مخاطب لذت ببرد از همصحبتی به زبان انگلیسی با من. و وقتی می گویم شغلم فلان کار است, در آن حرفه واقعا کاربلد باشم.از طرفی این خبره بودن در کار نیاز به علاقه ی زیادی هم دارد.تو باید خیلی علاقه مند به یک نوع فعالیت باشی تا آن را دنبال کنی و یاد بگیری و جزو بهترین هایش باشی. و من در حال حاضر موضوعی را پیدا نمی کنم که آنقدر علاقه مندش باشم که برای بهترین بودن در آن,  به من انگیزه لازم را بدهد...

ای کاش زندگی مثل یک بازی کامپیوتری بود که وقتی به مرحله ی سختش می رسیدی میتوانستی از کد تقلب استفاده کنی.اگر اینطوری بود حالا یکی از زمان هایی بود که از کد تقلب استفاده می کردم...

نظرات 6 + ارسال نظر
سایت تخصصی کسب درآمد از اینترنت دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:20 ب.ظ http://irkar.uni.me

9156یک راه مطمئن و درآمدزا برای کسانیکه مایلند از صفر شروع نموده و از هیچ به همه چیز برسند درآمد بسیار زیاد , آسان , مطمئن و قانونی برای صاحبان سایتها , وبلاگها و بازاریابها

باشگاه ساداکـو دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:30 ب.ظ http://sadakoclub.blogfa.com

از هم اکنون به فکر تقویت رزومه خود باشید.
تبدیل پایان نامه به کتاب
تقویت رزومه (مصاحبه دکتری Ph.D)
چاپ کتاب دانشجویی (تالیفی/ ترجمه/ کار گروهی)
تیراژ محدود حتی 20 جلد با هزینه اندک بدلیل درنظر داشتن تنگناهای مالی دانشجویان
با کلیه ی مجوزهای قانونی از وزارت ارشاد، اداره شابک ISBN ، فیپا، کتابخانه ملی ایران و ...
با راهنمایی گام به گام 24 ساعته؛ از ارسال متن تا چاپ و تحویل کتاب (ویژه کتاب اولی ها)
بدون حضور مولف در تهران (ویژه شهرستانی ها)
ارسال متن با ایمیل / تحویل یک ماهه / ارسال کتب با پست
クラブ 科学的 と 研究 禎子

30٪ تخفیف برای کتاب اولی ها
5٪ تخفیف ویژه اهالی بلاگ اسکـای

racy جمعه 13 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:54 ق.ظ http://www.f-racy.blogfa.com

خخخخخ
عجب افکار مشترکی
منم بعضی وقتا ب این چیزا فکر میکنم

ماهک جمعه 20 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:44 ب.ظ http://mahekochak.persianblog.ir/

پس قضیه ی نوبل گرفتن شوخی نبود
آورین.هدف والاییه.بی شوخی
در مجموع باید بگم کاملا احساس این نوشته رو درک میکنم فک کنم همه یه جورایی درگیرشیم.حتی اگه یه عالمه انرژی م تومون نفهته باشه انگیزه ی آنچنانی ای برای صرفش پیدا نمیشه انگار!شایدم توقعمون یکم بالا کشیده.بهرحال منم توش موندم
دررابطه با انگلیسی که متسفانه هدف منم همینه پس توصیه میکنم تا از دور خارج نکردمتون خودتون انصراف بدید
بعله پس چی؟
ولی پیشنهاد میکنم کمی به خودتون برسید جدا از همه ی فکرا و حوادث ریز و درشت.حیفه این لحظه ها بی ثمر بگذرن.با خودمم هستمااااا
چیه؟؟؟من بخوام نظر بدم زیاد حرف میزنم خب!
منتظر نوبل باشیم یا نه؟؟
موفق و موید باشید همکلاسی

هم شوخیه هم نیسن.اصن یه وضعیه! شما جدی نگیرید
انگیزه باید خیلی بالا باشه.بعدشم از این انگیزه های آنی نباشه که تو جو به آدم دست می ده و وقتی از جو پایین اومد انگیزه هه هم گم و گور میشه.البته گاهی وقتا هم مشکل سر انرژیه.که اون بخاطر کمبود آهن بدنه
ما خوشحال میشیم در زبان یه رقیب داشته باشیم آدم بی رقیب باشه افت میکنه
بله بله به خودمم باید برسم در اون که شکی نیست!! من حوصله غم و غصه ندارم اصن.یعنی چی 100 سال میخوایم عمر کنیم دیگه اونم با غم و غصه...؟
شما دقیقا منتظر دو نوبل پزشکی و ادبیات سال 2080 به طور همزمان باشین اصن!

شایان سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:13 ب.ظ

مشکل منم همینه
نمی تونم چیزی و پیدا کنم که بهش اونقدر علاقه داشته باشم که بهم انگیزه بده واسه زندگی کردن وتلاش کردن واسه رسیدن بهش واسه همین هی این شاخه اون شاخه می کنم آخرشم هیچی به هیچی
ولی بی خیال زندگی دیگه

خواهر زاده ی بی عضله ترین دایی دنیا پنج‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:18 ق.ظ

ریلی؟!

هه هه هه خندیدیم
از حسودی داری میترکی نه؟ عضلاتم دارن قوام میان.چند ماه دیگه برم دخترا صف میکشن دم دروازه
همینو میخواستی بگی گفتی باید تایید کنم؟؟؟ فک کردم چی میخوای بگی! من اوپن تر از این حرفام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد